آخرین پست سال

سلام این آخرین باری هست که توی این سال وبلاگ رو آپدیت می کنم پیشا پیش سال نو رو به همه ی دوستام تبریک میگم

سال خوبی داشته باشید و اگه دوست داشتید  برام میل بفرستید یا همین جا کامنت بذارید  شاد باشید  

                ahriman1119@yahoo.com

 

خوش به حال غنچه های نیمه باز ،بوی باران ،بوی سبزه، بوی خاک

شاخه های شسته باران خورده پاک، آسمان آبی و ابر سپید، برگ های سبز بید

عطر نرگس ، رقص باد ، نغمه شوق، پرستو های شاد

خلوت گرم کبوتر های مست ، نرم نرمک می رسد اینک بهار، خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه ها ، خوش به حال دانه ها و سبزه ها

خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز

خوش به حال جام لبریز از شراب ، خوش به حال آفتاب

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم

ای دریغ از من اگر مستم مسازد آفتاب

ای دریغ ازما، دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشه غم را به سنگ

هفت رنگش می شود هفتاد رنگ

هفت رنگش می شود هفتاد رنگ

 

تقدیم به همه ی کسانی که دوستشان دارم و دوستم دارند

 

http://i19.tinypic.com/29kp6qv.jpg

 

 

 

ضرب المثل های رایج در نجف آباد

توضیح اینکه نجف آباددر ۱۵ کیلومتری  غرب  اصفهان واقع شده است.

دنیا از گفته خراب می شود نه از کرده

هندوانه ای که چله بخوری ، تابستان نتیجه میدهد

شغال یا می دود یا عو می کشد

کاری که رسید به درمالی ، باید گذاشت و ورمالید

دیگی که برای من نجوشد ، می خوام سر سگ توش بجوشد

ما کی هستیم که غول کور رعیتمان است

کسی زنش بمیرد که خواهر زن نداشته باشد

چرا بلبل از غصه نمی میره که کلاغ سیاه جاش رو بگیرد

مردی که رسید به شصت سال باید بقچه حمامش را بست ، دختری که رسید به بیست باید  به حالش گریست

هرچه ادا ست مال آدم گداست

خر ما از کره گی دم نداشت

بنا که خشت خواست باید داد دستش

دختر همسایه هرچی چِل تر «  دیوانه تر»  برای ما بهتره 

عروس مردنی گردن خارسو را می گیرد

آرد گندم همه جا ، نان گندم جا تا جا

 اگر این کری مال این خر است ، خاکش به سر است

  از سر راه بروی کلاه پاره میشه ، از پا راه بروی گیوه

    سنگ مفت و کلاغ مفت

   به گدا چیزی نمی دهند لپش را که پاره نمی کنند

  چاه باید از خودش بوم داشته باشد

   باران بیاد ، وای به کلوخ ، برف بیاد وای به کلوخ

 مقنی همیشه ته چاه است

 گرسنگی نخوردی که پدر جد عاشقی است

بار سبک ، از بهشت آمده است

پول بده همسایه بخر

جواب سلام ، علیک است

جا تره و بچه نیست

تره به تخمش میره حسنی به باباش

چاقو ، دسته خودش رو نمی بره

  حرف ، حرف را می آورد

   دست شکسته ، وبال گردن است

   خدا خر رو شناخت ، شاخ ندادش

  سگ نگاه به دمش می کند و استخوان می جود

  صد خیال به دل مهمان است که یکیش به دل صاحبخانه نیست

  مهمان از مهمان بدش می آید صاحبخانه از هردوش

 مهمان خره صاحبخانه است

  یک سال بخور نان تره صد سال بخور نان کره

 آسیاب است و پسا

 یک سوزن به خودت بزن یک جوال دوز به مردم

 تا پا رو دم سگ نزاری ، واق واق نمی کنه

 تنبل نرو به سایه ، سایه خودش می آد

 اول چاه رو بکن بعد منارو بدوزد

 خر از پیغام آب نمی خوره

  خره وامونده معطل حُش است

امان از خونی که یک شب از روش بگزره